عاشق
روزی که مرا بر گل رویت نظــــــر افتاد تا چشم من افتاد به گلبرگ جمالت می خواستم از چشم تو محفوظ بمانم گفتم نشـــــود راز دلـــــم فـاش ولیکن هر کس که شراب از خم چشمان تو نوشید گـــنجینه اســـــرار ازل بود دل مـــن خسرو به هوای لب شیرین تو بر خاست
نظرات شما عزیزان:
احساس نمودم که دلم در خطر افتاد
زیبایی گلهای بهار از نــــظر افـــــتاد
کز برق نگاه تو به جانــــم شــــرر افتاد
دل خون شد و از پرده چشمم بدر افتاد
مخمور نگــاه تــــو شــــد و بی خــــبر افتاد
امروز اگر پیش تو بی سیم و زر افتاد
برخاست ولی مثل مگس در شـکر افتاد
De$ign:khanoomi |